توضیحات
دیهگو مارادونای فوتبالیست را چگونه میتوان تشریح کرد؟ شاید همان دو گلی که در جام جهانی ۱۹۸۶ مکزیک به انگلیس زد کافی باشد. در این کتاب مسیری که مارادونا از دوران کودکی تا مرگ در آن قدم برداشته به وضوح انگاشته شده؛ از خاستگاهش تا روزی که در بومبرنرا فوتبال را کنار گذاشت. کتاب مارادونا توسط عادل فردوسی پور و علی شهروز ترجمه شدهاست.
مارادونا در کنار چهره فوتبالی، یک چهره کاملا سیاسی هم دارد. او بهشدت به رهبران کمونیست آمریکای لاتین علاقهمند بود. جایی که هوگو چاوز، رهبر فقید ونزوئلا و همچنین فیدل کاسترو و برادرش، رهبران کوبای امروز و قدیم، پیکاندار مبارزه با استعمار ایالات متحده در این منطقه از جهان بهشمار میروند. او زمانی که در کوبا تحت درمان بود با فیدل کاسترو، رهبر کوبا، دوست شد. مارادونا همچنین از هواداران هوگو چاوز، رئیسجمهور ونزوئلا، بود.
مجید –
روزی رفت ی کتانی نو خرید و اومد و به پسرک گفت بیا این کفشا رو بپوش…پسرک کفشا رو پوشید
مریم –
پیر مردی هر روز تو محله می دید پسر کی با کفش های پاره و پای برهنه با توپ پلاستیکی فوتبال بازی می کند
سلماز –
خوشحال رو به پیر مرد کرد و گفت: شما خدایید؟! پیر مرد لبش را گزید و گفت نه!
سلماز –
پسرک گفت پس دوست خدایی، چون من دیشب فقط به خدا گفتم كه کفش ندارم
یونس –
پسرک گفت پس دوست خدایی، چون من دیشب فقط به خدا گفتم كه کفش ندارم